شلیک مرگبار بعد از تصادف در بزرگراه
مردی که معتقد بود در ماجرای تصادف خسارت دیده، دست به اسلحه برد و مرتکب قتل شد.
در روز سهشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، حادثهای در بزرگراه تهران-پردیس رخ داد که به سرعت توجه تیم جنایی پایتخت را به خود جلب کرد. این ماجرا پس از آن اتفاق افتاد که شهروندان گزارشی مبنی بر وقوع یک قتل در این بزرگراه را اعلام کردند. پس از آن نزدیکترین گروه از ماموران واحد گشت پلیس به محل حادثه اعزام و با صحنهای مواجه شدند که حکایت از یک درگیری مرگبار داشت. در محل حادثه جسد مرد جوانی دیده میشد که با اصابت یک گلوله جان خود را از دست داده بود. این در حالی بود که متهم به قتل، توسط گروهی از شهروندان که شاهد ماجرا بودند، در همان محل دستگیر و به پلیس تحویل داده شد.
در پی این اتفاقات با حضور تیم جنایی و بازپرس ویژه قتل در صحنه، بررسیهای اولیه آغاز شد.
جسد متعلق به مردی حدوداً ۳۰ تا ۳۵ ساله بود که آثار اصابت گلوله در قفسه سینهاش مشهود بود. به نظر میرسید مرگ او تقریباً آنی بوده و فرصت چندانی برای نجاتش وجود نداشته است. کنار جسد، شواهد و مدارکی از جمله یک اسلحه کمری کشف شد. متهم در همان لحظات اولیه دستگیری، به انجام قتل اعتراف کرد، اما مدعی شد که این کار غیر عمد بوده و در اوج عصبانیت رخ داده است.
متهم در بازجوییهای اولیه، جزئیات ماجرا را اینگونه شرح داد: «من با خودرو شخصیام در حال حرکت در بزرگراه بودم که ناگهان خودرویی از پشت به ماشین من زد. وقتی برای بررسی خسارت از خودرو پیاده شدم، متوجه شدم راننده ماشین عقبی یک زن جوان است.
او نه تنها مسئولیت تصادف را نپذیرفت، بلکه با لحنی تند شروع به اعتراض کرد و گفت باید منتظر آمدن شوهرش باشیم. من سعی کردم آرامش خودم را حفظ کنم، اما رفتار او باعث شد بحث بالا بگیرد. چند دقیقه بعد، شوهرش با یک موتورسیکلت به محل رسید. او هم بدون اینکه اجازه دهد توضیحی بدهم، با حالت پرخاشگرانه وارد بحث شد. درگیری ما از یک مشاجره ساده به فحاشی و تنش شدید کشیده شد.
در آن لحظه، عصبانیتم به اوج رسید. اسلحهای که همیشه برای امنیت شخصیام همراه داشتم، از جیبم بیرون آوردم و بدون اینکه دقیقاً بدانم چه میکنم، تیری به سمتش شلیک کردم. باور کنید قصدم کشتن او نبود، فقط میخواستم او را بترسانم. همهچیز در یک لحظه اتفاق افتاد و حالا خودم هم نمیفهمم چطور کار به اینجا کشید.»
اظهارات متهم، اگرچه صریح بود و به ظاهر حکایت از پشیمانی او داشت، اما برای تیم جنایی کافی نبود. بازپرس پرونده دستور داد تا متهم برای تحقیقات بیشتر به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل شود.
اکنون تحقیقات پلیس آگاهی در جریان است و متهم تحت بازداشت موقت قرار دارد.
بازپرس پرونده دستور داده تا تمامی ابعاد این ماجرا، از جمله انگیزههای احتمالی دیگر، بررسی و مشخص شود آیا این درگیری صرفاً نتیجه یک تصادف ساده بود یا ریشههای عمیقتری در پس این ماجرا وجود دارد؟ این سوالی است که کارآگاهان در روزهای آینده به دنبال پاسخ آن خواهند بود. همچنین، موضوع اسلحه متهم و چگونگی دسترسی او به آن، یکی دیگر از محورهای اصلی تحقیقات است.
نظر شما