روایت وکیل اولیای دم از ناگفته‌های درگیری مرگبار سارقان با امیرمحمد خالقی/ اولیای دم پسر دانشجو تصمیمی برای بخشش قاتل ندارند
دانشجوی جوانی که در اولین روز کاری‌اش در حال بازگشت به خوابگاه بود اما در کوی جنت در دام دو زورگیر موتورسوار گرفتار شد و با ضربه چاقوی یکی از آنها جان خود را از دست داد.
شامگاه ۲۴ بهمن سال گذشته یکی از جنجالی‌ترین پرونده‌های سرقت و قتل درپایتخت رقم خورد. قربانی این جنایت امیرمحمد خالقی، دانشجوی دانشگاه تهران بود.
دانشجوی جوانی که در اولین روز کاری‌اش در حال بازگشت به خوابگاه بود اما در کوی جنت در دام دو زورگیر موتورسوار گرفتار شد و با ضربه چاقوی یکی از آنها جان خود را از دست داد.
پس ازوقوع این جنایت، با دستورقضایی پرونده به صورت ویژه درشعبه چهارم دادسرای جنایی تهران رسیدگی شد.
خیلی زود دو متهم اصلی پرونده دستگیر و برایشان کیفرخواست صادرشد. متهمان درآخرین روزهای سال گذشته به صورت علنی در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند.خیلی زودهم حکم مجازات متهمان صادر و به آنها ابلاغ شد.
پس از گذشت سه ماه از این جنایت با حمیدرضا حاجی اسفندیاری، وکیل اولیای‌دم ناگفته‌های این پرونده جنجالی را می‌خوانید.
به شامگاه ۲۴ بهمن سال گذشته برویم. آن شب چه اتفاقی در کوی جنت رخ داد؟
به عنوان اولین نفری که به اوراق و مستندات پرونده دسترسی پیدا کردم می‌گویم که بعد ازقتل امیرمحمد یک موج رسانه‌ای ایجاد شد که فرضیات و ابهاماتی ایجاد کرد که خانواده به دنبال رفع ابهامات بودند.
مهم‌ترین مستند داخل پرونده، فیلم دوربین مداربسته بود. فیلمی که در فضای مجازی منتشر شد متعلق به زمانی است که درگیری انجام شده و پسر دانشجو در حال بیرون آمدن ازخیابان جنت و ورودبه خیابان جلال آل‌احمد است.
لحظه زورگیری ودرگیری باپسردانشجو از سوی دوربین‌های مداربسته داخل کوی، کامل ضبط شده و با همکاری بازپرس جنایی تهران، توانستم فیلم‌ها را به صورت کامل ببینم.
در این فیلم دو موتور سوار متهمان پرونده با تهدید چاقو، کوله و گوشی تلفن همراه امیر محمد را سرقت کردند. یکی از آنها با چاقو به پسر دانشجو ضربه زده بود.
در فیلم‌ها چه صحنه‌ای ضبط شده بود؟
در جرایم زورگیری اولین اقدام بزه دیده حفظ جانش است. امیرمحمد خالقی یک دانشجوی نخبه و تراز اول بود. در دوربین‌ها زمانی که امیر محمد وارد کوچه می‌شود، بلافاصله آنها داخل کوچه می‌شوند. در اولین مواجهه امیرمحمد می‌فهمد آنها نیت شوم دارند و برای آزار و اذیت یا سرقت آمده‌اند.
او براساس رفتار طبیعی شروع به فرار و دویدن می‌کند. در حین فرار کوله از روی دوش پسر دانشجو می‌افتد. احمد ترک نشین موتور پیاده و کوله را بر می‌دارد و موتور سوار او را تعقیب و می‌گیرد. این تصاویر را یک دوربین به مدت یک دقیقه ضبط کرده است.
متهمان پس از دستگیری مدعی شدند فقط قصد سرقت گوشی را داشتند اما مقاومت امیرمحمد باعث قتلش شد.
آنها ادعا کردند به دنبال پسر دانشجو رفتیم تا موبایلش را سرقت کنیم. شروع درگیری از اینجا اتفاق افتاد که آنها موبایل را می‌خواهند.
امیر محمد به دزدان می‌گوید که کیف لپ‌تاپ را به من بدهید اطلاعات مهمی دارم تا موبایل را به شما بدهم. دزدان چاقوی دو لبه با تیغه ۱۰ سانتی را از زیر لباس بیرون می‌آورند. کل درگیری یک دقیقه و ۳۰ ثانیه طول کشیده و به گفته احمد، راکب به او می‌گوید زود باش بزن تا برویم که دو ضربه به پیکر مرحوم وارد می‌کنند.
فاصله امیر محمد با در خوابگاه دو دقیقه بود، شاید اگر با موتور او را تعقیب نمی‌کردند، بعد از افتادن کوله او به خوابگاه می‌رسید و زنده می‌ماند.
سارقان از قبل کوچه جنت را برای دزدی انتخاب کرده بودند؟
راکب موتور در جلسه رسیدگی مدعی شد کوی جنت به علت تاریکی و تردد کم برای زورگیری و سرقت جای مناسبی است. دو متهم آن شب در محل قراری، یکدیگر را دیده و به سمت کوی جنت حرکت می‌کنند تا جرم را مرتکب شوند.
موضوع شناسایی پیش از جنایت منتفی است. سارقان درچند مرحله بازجویی شده واظهاراتشان ثبت شد.هر دو دربازجویی‌های جداگانه اعلام کردند که پس از ورود به کوی جنت، امیرمحمد خالقی را درحالی که کوله روی دوشش بود، می‌بینند. امیر متهم ردیف دوم به همدستش می‌گوید این پسر دانشجو است و داخل کوله روی دوشش لپ‌تاپ دارد و همین باعث می‌شود او را به عنوان طعمه سرقت انتخاب کنند.
اگر کسی همان زمان از کوچه می‌گذشت ممکن بود انتخاب دزدان او یا فرد دیگری باشد. این فرضیه که قتل آمر داشته یا امیرمحمد از قبل توسط دزدان شناسایی شده را با توجه به مستندات و اعترافات متهمان رد می‌کنم. حتی آنها قبل از امیر محمد قصد سرقت از عابر دیگری داشتند که در آن سرقت موفق نمی‌شوند.
متهمان سابقه‌دار بودند؟
متهمان تا قبل از قتل پسر دانشجو، ۳۰ فقره سرقت و زورگیری انجام داده بودند که به اعتراف خودشان در ۱۳ مورد از سلاح سرد برای تهدید مالباخته استفاده کرده بودند.
بعدازبازسازی صحنه عکس شایعه‌ای درشبکه‌های‌اجتماعی پخش‌شدکه متهمان ازاتباع‌افغان‌هستند.این‌موضوع صحت داشت؟
هر دو متهم ایرانی هستند و برایشان پرونده شخصیت تشکیل شد و تمام اطلاعات مربوط به خودشان و خانواده و حتی میزان سواد آنها مشخص است.
پرونده فقط همین دو متهم را دارد؟
پرونده ۵ متهم دارد که شامل قاتل وهمدستش وسه نفر دیگر است که چاقو وموتور‌سیکلت را در اختیار آنها قرار داده بودند.
متهمان با یک تماس دستگیر شدند؟
دستگیری متهم با یک کار اطلاعاتی از سوی فرماندهی انتظامی کشور بود و روی پرونده چیزی ثبت نشده که آیا کسی آنها را لو داده باشد.
متهمان کجا دستگیر شدند؟
متهم ردیف دوم برای عیادت دوستش که هنگام سرقت با موتور دچار حادثه شده بود به بیمارستان رفته و آنجا دستگیر شد. متهم ردیف اول هم پیش از این سابقه کیفری و دستگیری داشته با ردیابی‌های پلیسی دستگیر شد.
موبایل و لپ‌تاپ سرقتی تحویل اولیای دم شد؟
هر دو وسیله سرقتی در اختیار راکب موتورسیکلت بود. ما همان ابتدا از بازپرس خواستیم لپ‌تاپ و گوشی را تحویل دهند تا خانواده‌اش مالکیت لپ‌تاپ را تایید کنند. متهمان لپ‌تاپ را تحویل یک کافی‌نت داده بودند تا رمزگشایی کرده و قفلش باز شود.
در کیف لپ‌تاپ یک نشانه وجود داشت که فقط برادر امیرمحمد درجریان آن بود. قبل جلسه دادگاه آن را تحویل خانواده دادند و برادرش با بررسی آن نشانه تایید کرد، لپ‌تاپ متعلق به مرحوم خالقی است. موبایل هنوز تحویل خانواده یا من نشده است چرا که سارقان گوشی را به قیمت یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان به یک رهگذر فروخته‌اند که هیچ وقت پیدا نشد.
چرا امیر محمد با سارقان درگیر شد؟
آنچه در فیلم‌ها مشخص است، این است که پسر دانشجو هیچ مقاومت و درگیری با دو زورگیر نداشته است.
او یک نخبه و از خانواده‌ای آرام است. دو زورگیر با فاصله کمی از امیرمحمد بودند و او فقط از آنها می‌خواهد لپ‌تاپ را بدهند و گوشی را ببرند.
متهم ردیف دوم چون اصرار به فرار داشت، از احمد می‌خواهد چاقو را در آورده و از آن استفاده کند. امیر محمد خالقی از یک روستا به دانشگاه تهران رسیده است که مدرسه‌اش کانکسی است. کل خانواده قید آرزوهای خود را زدند تا امیر محمد به آرزویش برسد.
در فیلمی که منتشر شد، صدایی بود که می‌گفت اگر پسر دانشجو نمی‌دوید، جانش را از دست نمی‌داد. دویدن امیرمحمد باعث مرگش شد؟
شایعات زیادی در آن زمان در فضای مجازی پخش شد. آن کوچه به قدری خلوت است که اگر امیر محمد آنجا می‌ماند ممکن بود تا فردا صبح کسی پیدایش نکند، او وقتی به سر خیابان می‌رسد به سمت خودروها نگاه می‌کند تا به او کمک کنند. او ۵۰ قدم را آمد و رانندگان با دیدن او به اورژانس خبر دادند و تا ۸ ساعت هشت صبح روز بعد در بیمارستان زنده بود.
تاخیر اورژانس هم در پرونده مطرح است؟
اورژانس ۱۰دقیقه بعد به صحنه رسید وامیرحسین را به بیمارستان رساند. عمق ضربه چاقوی قاتل به قفسه سینه و بالای قلب مقتول زیاد بود و چون چاقو دو لبه بوده، جراحات زیادی ایجاد کرده بود.
برخی حقوقدانان از محاکمه سریع عاملان جنایت ورعایت نشدن روند دادرسی انتقاد داشتند. البته نماینده دادستان در دادگاه به آن پاسخ قضایی داد. شما هم مخالف رسیدگی سریع به پرونده بودید؟
خواسته خانواده مقتول و من این بود که روند پرونده اسیر جو رسانه‌ای نشود. آنها خواستار اجرای قانون و قصاص متهمان بودند.متهمان سه وکیل داشتند که دو نفرآنها ازوکلای تراز اول ایران هستند. آنها ایراداتی رامدنظر داشتند، اما معاون دادستان درجلسه دادگاه جواب این ایرادات رادادند. متهمان ۴نوبت تست روانی دادند ومشخص شد هیچ مشکل روحی و روانی ندارند. اعترافات و بازسازی صحنه هم وجود داشت و تمام مستندات در پرونده کامل بود و جای شک وشبهه باقی نماند.درنهایت رای صادر و متهم ردیف اول به اتهام قتل عمد و متهم ردیف دوم به اتهام معاونت در قتل و سرقت به عنف به ترتیب به قصاص و حبس طولانی مدت محکوم شدند. حکم در دیوان عالی کشور در حال بررسی است و وکلای متهمان، لایحه دفاع خود را ارائه کرده‌اند. خانواده امیر حسین خواستار اجرای حکم در ملاعام هستند، اما این موضوع،به نظر قاضی اجرای حکم بستگی دارد.
احتمال بخشش قاتل از سوی اولیای دم وجود دارد؟
درحال حاضرخانواده امیرحسین هیچ تصمیمی برای بخشش ندارند و من در این مورد با آنها صحبتی نداشتم. فکر می‌کنم حکم پرونده تا آخر اردیبهشت در دیوان عالی کشور صادر شود.
نظر شما