زن شیاد: برای شوهر بدهکارم به دروغ مجلس ترحیم گرفتم و خودم هم کلاهبردار شدم

در دنیای پرزرق‌وبرق شبکه‌های اجتماعی، جایی که وعده‌های موفقیت آسان و ثروت سریع مانند تله‌ای وسوسه‌انگیز پهن می‌شود، زنی ۳۰ ساله که روزی عروس شادی بود، به یک کلاهبردار تبدیل شد.

این زن می‌گوید زندگی‌اش پس از ورشکستگی ناگهانی همسرش، به کلی دگرگون شد، چون شوهرش برای گریز از دست طلبکاران، وانمود به مرگ کرد و حتی او را وادار  کرد لباس عزا بپوشد و مراسم خاکسپاری برپا کند،

در ادامه مصاحبه با این زن را که به تازگی به اتهام فریب زنان و دختران در اینستاگرام دستگیر شده است، بخوانید:

چگونه زندگی‌ات به اینجا رسید؟

هیچ‌گاه نیت فریبکاری نداشتم. تنها می‌خواستم زندگی‌ام را از نو بنا کنم.

با کلاهبرداری؟

سکوت.

ادامه بده.

از لحظه‌ای که همسرم ناپدید شد، همه چیز فرو ریخت و من در میان بدهی‌های او تنها ماندم.

همسرت دقیقاً چه کرد و کجا رفت؟

ما نمایش مرگش را اجرا کردیم تا از فشار طلبکاران در امان بمانیم.

یعنی چه؟

در حقیقت، شوهرم پس از ورشکستگی کامل، به خارج از کشور گریخت و بعد از رفتنشمرا مجبور کرد مراسم عزا برگزارو به همه اعلام کنم که مرده است.

یعنی چه تو را مجبور کرد. مگر نمی‌گویی از ایران رفته بود؟

آره، اما من چاره‌ای نداشتم جز که برای خلاصی از دست طلبکارهای او این کار را بکنم.

دقیقا چه کردی؟

من دقیقاً همان کار را انجام دادم که او گفته بود. مجلس ختم گرفتم، لباس سیاه پوشیدم و از آن پس، زندگی‌ام به سوی نابودی کشیده شد.

دلیل اصلی ورشکستگی همسرت چه بود؟

فقط یک سال از ازدواجمان گذشته بود. انگار چشم خوریم. همسرم تاجر ثروتمندی بود و عروسی‌ باشکوه و پرهزینه برگزار کردیم، اما شریک تجاری‌اش او را فریب داد و تمام دارایی را تصاحب کرد. آنها با سرمایه‌های مردم تجارت می‌کرد و ناگهان شوهرم به صفر رسید.

بعد از این بحران، چه تصمیمی برای آینده گرفتی؟

تصمیم گرفتم به عنوان بلاگر فعالیت کنم تا وضعیت مالی‌ام بهتر شود.

به همین دلیل کلاهبرداری را آغاز کردی؟

نه، با زنی به نام پروین آشنا شدم که قول داد مرا به رشد برساند، اما او پولم را گرفت و غیبش زد.

چون خودت قربانی کلاهبرداری شدی، تصمیم گرفتی همان شیوه را تکرار کنی؟

بله، در فضای مجازی، پروین با وعده‌های جذاب آموزش ادمینی و جذب فالوور، اعتمادم را جلب کرد، بعد مبلغی برای او واریز کردم، اما پس از پرداخت، دیگر اثری از او نبود و فهمیدم فریب خورده‌ام.

این تجربه چطور بر تصمیمات بعدی‌ات تأثیر گذاشت؟

شاید ناخواسته همان روش را تکرار کردم.

چرا؟

همه طلب‌کارها بی‌خیال نشدند. فشار بدهی‌ها، قضاوت‌های سنگین، تنهایی مطلق و نیاز به بقا، مرا به سوی تصمیم‌های نادرست سوق داد.

آیا می‌پذیری که دیگران را فریب دادی؟

بله. برای بقا و ادامه حیات این کار را کردم، اما اکنون پشیمانم و عذاب وجدان شدیدی دارم.

روش دقیق کلاهبرداری‌ات چه بود؟

همانجور که سر خودم کلاه رفته بود. به بهانه آموزش حرفه‌ای ادمینی اینستاگرام و جذب فالوورهای میلیونی، دختران و زنان را می‌کرد گول می‌زدم و از آنها پول می‌گرفتم.

اما این همه ماجرا نیست، در مورد کارت‌های بانکی بگو.

کارت‌های بانکی را از افراد معتاد می‌خریدم و از طعمه‌هایم می‌خواستم پول را به حساب‌های آنان واریز کنند تا اثری از من در کلاهبرداری نماند.

چند نفر را به این شیوه فریب دادی؟

چهار یا پنج نفر. هدفم زنان و دخترانی بودند که به دنبال درآمدزایی سریع در فضای مجازی بودند.

چگونه دستگیر شدی؟

ماه همیشه پشت ابر نمی‌ماند. با شکایت یکی از قربانیان و پیگیری پلیس، سرنخ‌ها به من رسید و سرانجام در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر شدم.

حالا چه احساسی داری؟

عمیقاً پشیمانم. می‌دانم که به دیگران آسیب زدم و این عذاب وجدان رهایم نمی‌کند. فقط امیدوارم درس عبرتی برای دیگران باشم.

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

نظر شما