سناریوی عجیب ۲ زن برای فرار از همسرانشان
دو زن که در دو پرونده جداگانه به خاطر اختلاف با همسرانشان از خانه فرار کرده بودند با ردیابی پلیس یکی در نقطه صفر مرزی و دیگری در کمد خانه فامیلش پیدا شد.
فرار از خانه با دختر 7 ساله
چندی قبل مرد جوانی در تماس با پلیس از ناپدید شدن همسر و دختر هفت سالهاش خبر داد و گفت: «روز گذشته همسرم به همراه دخترم برای شرکت در جشن تولد یکی از دوستانش از خانه خارج شدند و قرار بود شب برگردند اما خبری از آنها نشد، هر چه با تلفن همراه همسرم تماس گرفتم، گوشی او خاموش بود. وقتی به خانه دوستش که میهمانی در آنجا برگزار میشد رفتم، گفتند همسر و دخترم ساعاتی قبل آنجا را ترک کردهاند. خیلی نگرانشان هستم کمکم کنید.»
بهدنبال شکایت مرد جوان تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد و کارآگاهان اداره آگاهی در بررسیهای اولیه باتوجه به اینکه وضع مالی پدر خانواده خوب بود و تجارت میکرد، احتمال دادند آدمربایی رخ داده باشد اما چون هیچ تماسی از سوی کسی گرفته نشد این فرضیه رنگ باخت تا اینکه چند روز بعد مرد جوان هراسان به پلیس مراجعه کرد و در حالی که پیامکی را داخل گوشی تلفنش نشان میداد گفت: «همسرم ساعتی قبل این پیامک را برایم ارسال کرد، البته باتوجه به متن پیام متوجه شدم که پیام را اشتباهی برای من فرستاده و قصد داشته برای مادرش بفرستد. او در پیامش نوشته در یک شهر مرزی است و به همراه دخترم میخواهد مخفیانه از کشور خارج شود.»
بهدنبال دریافت پیامک، بلافاصله هماهنگیهای لازم با پلیس شهر مرزی صورت گرفت و مأموران وارد عمل شده و زن جوان را قبل از اینکه بتواند از کشور خارج شود به همراه دخترش دستگیر کردند. مینا پس از انتقال به تهران گفت: «مدتی بود که با همسرم ماهان دچار اختلاف شده بودم وقتی صحبت از جدایی به میان آوردم مرا تهدید کرد که حتی اگر مهریهام را هم ببخشم، اجازه نمیدهد دخترمان را ببینم چه برسد به اینکه حضانتش را بگیرم.»
اختلافات من و ماهان روز به روز بیشتر میشد تا اینکه تصمیم گرفتم مخفیانه با دخترم از کشور خارج شوم. وضع مالیام خوب بود و برادرم نیز در آلمان زندگی میکرد. مدتی طول کشید تا یک قاچاقبر پیدا کردم و هزینهای که گفته بود را برایش واریز کردم. تصمیم داشتم مخفیانه به ترکیه و یونان و بعد آلمان نزد برادرم بروم. روزی که قرار بود از مرز خارج شویم میخواستم به مادرم پیام بدهم که نگرانم نباشد اما اشتباهی برای ماهان ارسال کردم و لو رفتم.
مخفی شدن داخل کمد
دومین پرونده مربوط به زن جوانی بود که همراه دو فرزندش از خانه خارج و ناپدید شدند. همسر این زن با مراجعه به پلیس گفت: «همسر و دو فرزند 5 و 10 سالهام سوار بر خودروی بیام دبلیو مشکی رنگش از خانه خارج شده و دیگر بازنگشتهاند. بهدنبال شکایت مرد جوان به دستور بازپرس عظیم سهرابی تحقیقات آغاز شد و رد خودروی زن جوان در بزرگراه کرج بهدست آمد. در ادامه تحقیقات یکی از اقوام زن جوان به پلیس مراجعه کرد و مدعی شد که زن جوان ساعاتی قبل با او تماس گرفته است.
با کنار هم قرار دادن مدارک و شواهد پلیسی در نهایت مخفیگاه این مادر و دو فرزندش در استان البرز بهدست آمد و کارآگاهان به مقابل خانهای رفتند که احتمال میدادند زن جوان و دو فرزندش در آنجا مخفی شده باشند. گرچه کسی در را به روی مأموران باز نکرد اما باتوجه به احتمال حضورشان پس از هماهنگی با بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران، مأموران وارد خانه شده و پس از جست و جوی خانه زن جوان و فرزندانش را در حالی که در کمد دیواری مخفی شده بودند، پیدا کردند.
سرهنگ مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی پایتخت در رابطه با این خبر گفت: «زن جوان در تحقیقات عنوان کرد که به خاطر اختلافات با همسرش و آسیب شدید روحی و روانی، تصمیم به ترک خانه گرفته است. با تلاش چند ساعته کارآگاهان پلیس و انجام اقدامات لازم، در نهایت صلح و سازش میان طرفین برقرار و آنها در صحت و سلامت کامل تحویل خانواده شدند.»
نظر شما