از جارو تا عشق به یک دختر؛ انگیز قتل مرد رفتگر چیست؟

جزئیات پرونده قتل رفتگر جوان که گفته می‌شد به خاطر یک جارو درگیر شده بود، پای یک دختر و دعوای عاشقانه را باز کرد.

متهم ادعا کرد در آن درگیری 8 نفر بودند که 6 نفر از متهمان از مرز ایران به سمت افغانستان رفتند.

شهریور سال 1402 نزاعی مرگبار در خیابان نواب به ماموران گزارش شد. به دنبال این خبر، تحقیقات از سوی بازپرس جنایی آغاز و در بررسی‌های اولیه مشخص شد که پسر ۲۳ ساله‌ای به نام مسعود در این نزاع دسته‌جمعی به قتل رسیده است.

تحقیقات اولیه پلیسی نشان می‌داد قربانی این جنایت، مردی افغانستانی است که به عنوان رفتگر شهرداری مشغول به کار بوده است.

یکی از شاهدان که در این نزاع دسته جمعی حضور داشت، در تحقیقات به ماموران گفت: به عنوان رفتگر به صورت قراردادی با شهرداری کار می‌کنیم و پیمانکار ما ساختمانی ۴ طبقه را برایمان اجاره کرده که در آن زندگی می‌کنیم. ساعاتی قبل از جنایت، رحمت، یکی از هم‌ولایتی‌هایم به سراغم آمد و مدعی بود که جاروی خواهرزاده‌اش را برداشته‌ام. هر چه گفتم اشتباه می‌کند و جارو برای خودم است، باور نکرد و با دوستان و برادرش مرا کتک زدند.

او ادامه داد: بعد از این ماجرا، موضوع را به دوستانم گفتم و به سراغ آنها رفتیم. دوباره بین ما دعوا شد و در این میان فردی به نام بشیر در درگیری با چاقو چند ضربه به دوستم مسعود زد و از محل فرار کرد.

با شناسایی هویت عامل جنایت، بازپرس جنایی دستور بازداشت بشیر را صادر کرد و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت برای دستگیری او وارد عمل شدند.

در بررسی‌ها مشخص شد که بشیر، حکمت و رحمت، عاملان اصلی این درگیری تهران را ترک کرده و قصد خروج از کشور را دارند. بدین ترتیب مشخصات آنها به ماموران مرزی اعلام شد و درنهایت سه متهم فراری در نقطه صفر مرزی و قبل از ورود به کشورشان، بازداشت شدند.

سه متهم دستگیر شده برای تحقیقات به دادسرای امور جنایی پایتخت منتقل شدند، اما بشیر منکر جنایت شد و گفت: من به هواخواهی دوستم وارد دعوا شدم، اما قتلی مرتکب نشده‌ام.

مقتول دشمن زیاد داشت و یکی از آنها از این فرصت استفاده کرده و او را به قتل رسانده است. من هم می‌خواستم به کشورم برگردم تا با کمک ریش سفیدان ولایت‌مان با میانجیگری بتوانیم مشکل‌مان را حل کنیم.

با توجه به اعترافات متهم و سایر مدارک به دست آمده، کیفرخواست علیه متهمان دستگیر شده صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. در جلسه رسیدگی که در شعبه 13 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.

با توجه به اینکه اولیای‌دم حضور نداشتند و در کشور افغانستان هستند دادستانی درخواست قصاص را مطرح کرد. سپس بشیر در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من اتهام قتل را قبول ندارم. در آن درگیری چند نفر دیگر هم بودند و من فکر می‌کنم افراد دیگری مرتکب قتل شده‌اند.

وی گفت: ما 12 نفر بودیم که با هم در یک اتاق زندگی می‌کردیم. چون مهاجر بودیم پولی نداشتیم که خانه جداگانه بگیریم.

مسعود با سه نفر از هم ولایتی‌ها بر سر مسایل ناموسی و دختری در افغانستان مساله داشت و با آنها صحبت نمی‌کرد اما با هم یکجا زندگی می‌کردیم.

روز حادثه ما بر سر جارو جرو بحث کردیم و او به من می‌گفت جاروی ما را تو برداشتی. وقتی ما درگیر شدیم آن سه نفر هم آنجا بودند و ضربات را آنها زدند ضربه‌ای که من زدم دلیل مرگ نبود و یک ضربه به پایش بود.

متهم همچنین گفت: ما بعد از درگیری همگی فرار کردیم. من و دوستانم حکمت و رحمت به همدان رفتیم و مدتی آنجا مخفی شدیم و بعد به سمت مرز افغانستان رفتیم که در همانجا بازداشت شدیم اما چند متهم دیگر همان شب به سمت مرز رفته و از ایران خارج شدند و کسی آنها را بازداشت نکرد.

سپس متهم دیگر در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من اتهام را قبول ندارم و در درگیری شرکت نداشتم فقط قصدم این بود که جدا کنم.

در پایان قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

نظر شما