۲ گانگستر فراری دستگیر شدند

دو عضو فراری باند گانگسترها پس از 7 ماه زندگی مخفیانه در کوه‌های غرب کشور با تشکیل باندی جدید سرقت‌هایشان را از سر گرفتند اما با همکاری کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی تهران و بندرعباس دستگیر شدند.

سال گذشته پلیس پایتخت با دریافت شکایت‌های متعدد از سرقت‌های خشن 5 مرد نقاب‌دار و مسلح تحقیقات خود را آغاز کرد. شاکی‌ها اظهار کردند اعضای این باند با ورود به خانه‌ها پس از ضرب و جرح و تهدید ساکنان اموال آنها را سرقت کرده‌اند. 

اعضای این باند 5 نفره که سرقت‌ها را در غرب و شرق تهران انجام می‌دادند، زمانی که پلیس را در چند قدمی خود دیدند، راهی مشهد و استان البرز شده و ادامه سرقت‌هایشان را در آنجا اجرا می‌کردند اما با تلاش کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت سه نفر از اعضای اصلی این باند مرداد سال گذشته دستگیر شدند و به 19 مورد سرقت مسلحانه اعتراف کردند.

پس از محاکمه متهمان باند گانگسترها به خاطر ایجاد رعب و وحشت در میان مردم محارب شناخته شده و سه متهم اصلی این پرونده 23 مهر امسال در زندان قزل حصار به دار مجازات آویخته شدند.

اما دو عضو دیگر باند که فراری بودند با همدستی یک زن باند دیگری تشکیل داده و دوباره سرقت‌هایشان را از سر گرفتند.

کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت که همچنان در تلاش برای دستگیری دو متهم فراری بودند، وقتی دریافتند سارقان در بندرعباس و با همان شگرد قبلی سرگرم سرقت هستند تحقیقات را ادامه داده و سرانجام چند روز قبل متهمان وقتی قصد ورود به شهر بندرعباس را داشتند در ایست بازرسی دستگیر شدند.

7  ماه زندگی در کوهستان

دو عضو باند گانگسترها که تصور نمی‌کردند به این زودی دستگیر شوند، به پایتخت منتقل شدند تا از آنها تحقیق شود.

بعد از دستگیری همدستانتان کجا رفتید؟

وقتی خبر دستگیری اعضای باند گانگسترها همه جا پیچید 7‌ ماهی در کوه‌های غرب کشور مخفی شدیم. بعد با تصور اینکه آب‌ها از آسیاب افتاده است، راهی بندرعباس شدیم. اولین بار فروردین امسال بود که برای سرقت رفتیم و نقشه‌هایمان را اجرا کردیم. چند روز بعد از سرقت هم راهی شهرستان محل زندگی‌مان شدیم.

بعد از آن دیگر سرقت نکردید؟

دو ماهی سرقت نکردیم و خرداد بود که دوباره راهی بندرعباس شدیم و این بار هم سناریوی سرقت‌هایمان را انجام دادیم اما وقتی اواخر مهر برای سومین بار سوار بر خودرو راهی بندرعباس شدیم تا دوباره سرقت کنیم، در ایست بازرسی به ما مشکوک شدند.

به شما مشکوک شدند یا ردتان را زده بودند؟

ردمان را زده بودند، ما نمی‌دانستیم اما پلیس تهران با همکاری پلیس بندرعباس هویت ما را به دست آورده بودند. نمی‌دانستیم از کجا، اما آنها مطلع شده بودند ما قصد سرقت مجدد از بندرعباس را داریم و در ایست بازرسی در کمین ما بودند. ما اصلاً از این ماجرا خبر نداشتیم.

زمانی که پلیس به ما دستور ایست داد، فرار کردیم و بعد از تعقیب و گریز دستگیر شدیم. آنقدر مدرک جلوی رویمان قرار گرفت که ناچار شدیم به سرقت‌های بندرعباس اعتراف کنیم. فکر می‌کردیم با سپردن سند آزاد می‌شویم اما بعد از اعتراف به سرقت در بندرعباس، ما را به اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت انتقال دادند.

سرقت‌ها را چطور انجام می‌دادید؟ 

در خیابان‌ها پرسه می‌زدیم و با دیدن خانه‌ای که به نظر لوکس و اعیانی می‌آمد، آن را برای سرقت انتخاب می‌کردیم. برای ما اصلاً فرقی نداشت، خانه خالی باشد یا ساکنان آن داخل خانه باشند. چراغش روشن باشد یا خاموش.

بیشتر توضیح می‌دهی؟

اگر چراغ‌های خانه خاموش بود ما با دیلم و انبر در ورودی را می‌شکستیم و وارد خانه می‌شدیم. ولی در صورتی که صاحب خانه حضور داشت، زنگ در را می‌زدیم و به بهانه‌ای صاحبخانه را به مقابل در می‌کشاندیم و با تهدید چاقو وارد شده و سرقت‌ها را انجام می‌دادیم. با این شیوه 17 سرقت انجام دادیم.

با اعضای باند چطور آشنا شدید؟

فامیل و همشهری بودیم. سردسته باند که اعدام شد یکی از اقوام دور ما بود.

زن همدستتان چه نسبتی با شما داشت؟

نامزدم بود. او را با خودمان می‌بردیم که پلیس به ما شک نکند و راحت‌تر بتوانیم سناریو سرقت‌ها را اجرا کنیم.

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

نظر شما